ضرب المثل
::. پردنگون.::
Welcome to the blog pardangon

 

از خجالت آب شد

داستان: آدمی را وقتی خجلت و شرمساری دست دهد بدنش گرم می شود و گونه هایش سرخی می گیرد. خلاصه عرق شرمساری كه ناشی از شدت وحدت گرمی و حرارت است از مسامات بدنش جاری می گردد. عبارت بالا گویای آن مرتبه از شرمندگی و سر شكستگی است كه خجلت زده را یارای سر بلند كردن نباشد و از فرط انفعال و سر افكندگی سر تا پا خیس عرق شود و زبانش بند آید. اما فعل آب شدن كه در این... ادامه مطلب

از دماغ فیل افتاد

داستان: این مثل در مورد افرادی به كار می رود كه از خود راضی باشند و عجب و تكبر بیش از حد و اندازه آنها دیگران را ناراحت كند. در چنین مواردی گفته می شود : «مثل اینكه از دماغ فیل افتاده.» در خلال مدت شش ماه كه كشتی نوح چون پر كاه بر روی امواج خروشان در حركت بود از سرگین و پلیدی مردم و فضولات حیواناتی كه در كشتی بوده اند سطح و هوای كشتی ملوث و متعفن شد و... ادامه مطلب

 

 

 

آنچه که عیان است چه حاجت به بیان است

داستان: چون مطلبی آنقدر واضح و روشن باشد که احتیاج به تعبیر و تفسیر نداشته باشد، به مصراع بالا استناد جسته ارسال مثل می کنند. این مصراع از شعر زیر است که ناظم آن را نگارنده نشناخت :پرسی که تمنای تو از لعل لبم چیست     آنجا که عیانست چه حاجت به بیانستطبسی حائری در کشکولش آن را به این صورت هم نقل کرده است :خواهم که بنالم زغم هجر تو گویم           ... ادامه مطلب

 

 

سبیلش را چرب کرد

داستان: عبارت بالا کنایه از رشوه دادن و به اصطلاح دیگر حق و حساب دادن است. برای رشا و ارتشا اصطلاحات زیادی وجود دارد که از همه مصطلح و معروفتر همین ضرب المثل بالا و اصطلاح «خر کریم را نعل کرد» است. در بعضی از کتب تاریخی آمده که فرستادگان خسرو پرویز پادشاه ساسانی که همه سبیل های کلفت داشتند چون به خدمت پیامبر رسیدند، حضرت فرمود : «من تشبه بقوم فهو منهم».... ادامه مطلب

 

 

ستون به ستون فرج است

داستان: بشر به امید زنده است و در سایه ی آن هر ناملایمی را تحمل می کند. نور امید و خوشبینی در همه جا می درخشد و آوای دل انگیز آن در تمام گوش ها طنین انداز است : «مایوس نشوید و به زندگی امیدوار باشید» مفهوم این جمله را مردم و اکثریت افراد کشور در تلو عباراتی دیگر زمزمه می کنند :«مگر دنیا را چه دیدی؟ ستون به ستون فرج است» می گویند در ازمنه گذشته جوان بی... ادامه مطلب

 

شال و کلاه کردن

داستان: هر گاه کسی مهیای رفتن باشد و یا بخواهد لباس رسمی به تن کند تا در یکی از مجالس یا تشریفات رسمی شرکت نماید یا به عبارت بالا ارسال مثل کنند. به علاوه از باب شوخی و مزاح هم در موارد افرادی که قصد عزیمت به کار یا جایی دارند اصطلاحا گفته می شود : «فلانی شال و کلاه کرده» یعنی مهیای رفتن و آماده عزیمت است. در عبارت بالا غرض از شال پارچه ای از پشم یا پنبه... ادامه مطلب

 

شاهنامه آخرش خوش است

داستان: کسانی که بدون مطالعه و مداقه دست به کاری زنند هر چند در تشخیص خویش مومن بوده به حسن ختام عمل و اقدام اعتقاد داشته باشند با ذکر اینکه بر افراد تیزبین و دوراندیش پوشیده نیست که عجله و شتابزدگی هرگز به نتیجه نمی رسد و عجول و شتابزده چون اسب تیزتک یکروز با سر سقوط خواهد کرد. به همین جهت در قضاوت عجله نمی کنند و عامل را به دست زمان می سپارند زیرا به... ادامه مطلب

 

هم خدا را می خواهد هم خرما را

داستان: عبارت مثلی بالا در مورد آن دسته افراد حریص و طماع به کار می­رود که بخواهند از دو نفع و فایده­ی مغایر و مخالف یکدیگر سودمند گردند و حاضر نباشند از هیچ یک صرف نظر کنند. این گونه افراد از هر رهگذر حتی اگر به ضرر دیگران هم منتهی شود جلب نفع شخصی را از نظر دور نمی­دارند.قبایل عرب هر کدام بتی به نام داشتند که با آداب مخصوص به زیارت آن می­رفتند و قربانی... ادامه مطلب

 

شغال مرگی

داستان: این مثل به صورت شغال مردگی و خود را به شغال مردگی زدن هم اصطلاح می­شود کنایه از افرادی است که ظاهرا خود را کوچک و مظلوم وانمود می­کنند ولی در باطن آن چنان نیستند. ضرب المثل شغال مرگی از آن­جا ناشی شده است که گاهگاهی روستاییان از اذیت و آزار شغال که به مرغان و پرندگان اهلی حمله می­کند به ستوه می­آیند و در سر راهش تله می­گذارند تا در تله می­افتد... ادامه مطلب

 

 

عهد بوق

داستان: این مثل از جهت معانی مجازی و مفاهیم استعارهای با مثل عهد دقیانوس ترادف دارد و هرگاه بخواهند در قدمت و کهنگی و فرسودگی چیزی مبالغه کنند در لفافهی هزل و طنز آن را به عهد بوق منتسب میکنند. بوق آلت نای مانندی است که به قول علامه دهخدا: « در حمام­ها و آسیاها و هنگامه­ها نوازنده و آواز مهیب و مکروهی از آن برآید.»نوع قدیمی بوق از شاخ بود که بر اثر مرور... ادامه مطلب

 

قاپ کسی را دزدیدن

داستان: عبارت مثلی بالا کنایه از این است که کسی را به لطایف الحیل تحت تاثیر قرار دهند و آن­چنان نظر مساعدش را به خود جلب کنند که :« هرچه از او بخواهند بکند و هر حرفی به او بگویند باور نماید و مخصوصا در مورد قسمت دوم بیشتر موقع استعمال دارد .» قاپ در آنندراج به معنی : استخوانی خُرد در پاچه­ی گوسفند و غیره آمده وآن را قاپ مورد نظر استخوان پاشنه و سر زانوی... ادامه مطلب

 

گنج قارون دارد

داستان: قارون در ادبیات فارسی کنایه از کسی است که در اندوختن مال و ثروت زیاده خواه و در راه خدا دیناری صرف نکند . مقصود از گنج قارون در اصطلاح عامیانه به اموال بی قیاسی اطلاق می شود که از طریق نادرست به دست آید و به فرجام نسبت به صاحب مال و ثروت وفا نکند . این ضرب المثل در جای دیگر هم به کار می رود وآن موقعی است که از ممسک و بخیلی طلب مال و اعانت و امداد... ادامه مطلب

 

 

حمام زنانه شد

داستان: عبارت مثلی بالا هنگامی به کار می رود که در مجلس یا محفلی در آن واحد هر دو تن دو به دو با آواز بلند و بدون رعایت نظم و ترتیب با یکدیگر گفتگو کنند و آنچنان قشقرقی راه بیندازند که هیچ یک از افراد آن جمعیت حرف و سخنشان برای دیگران مفهوم نگردد . در چنین مورد اصطلاحاً گفته می شود حمام زنانه شده است و یا به عبارت دیگر طاس گم شده است که در هر دو صورت... ادامه مطلب

 

 

کله­ اش بوی قرمه سبزی می دهد

داستان: این عبارت مثلی در مورد کسی به کار می رود که نسبت به مقام بالاتر سخنان درشت و توهین آمیزی بگوید و یا علیه مصالح کشور قیام و اقدام کند که اعمال و رفتارش مستحق اشد مجازات باشد . در عصر حاضر محکومان به اعدام را به وسیله چوبه دار، یا تیرباران ، یا دراطاق گازو یا روی صندلی الکتریکی اعدام می کنند . اما در زمانهای قدیم که حکومت مطلقه و خودکامه حکمفرما... ادامه مطلب

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد

نظر یادتون نره...

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








تاریخ: چهار شنبه 13 مهر 1390برچسب:,
ارسال توسط علیرضا ردایی